ذهن را درگیر با عشقی خیالی کرد و رفت / جمله های واضح دل را سوالی کرد و رفت / چون رمیدن های آهو ناز کردن های او / چشم و دستان مرا حالی به حالی کرد و رفت .

عشق چیست ؟ حدیثی است که با نگاه آغاز می شود و با لبخندی شیرین می شود و با بوسه ای به اوج می رسد و با اشکی پر از اندوه به پایان می رسد .

مردها موجوداتی اند از هوس و عشق هوسی ست از بهشت ، مگر عشق آنها را به دربهای رویایی بهشت برساند .


برچسب‌ها:

سه شنبه 17 تير 1393برچسب:, | 12:14 | تیموررضائی شهریور |

میدونی چرا خدا لای انگشتات فاصله گذاشته ؟ برای اینکه این فاصله ها رو با دستای کسی که دوستش داری پر کنی ! اگه احساسمو کشتی اگه از یاد منو بردی ، اگه رفتی بی تفاوت به غریبه سر سپردی ، بدون اینو که دل من شده جادو به طلسمت ، یکی هست این ور دنیا تو یادش مونده اسمت . گفته بودی درد دل کن گاه با هم صحبتی ، کو رفیق رازداری کو دل پر طاقتی ؟ بدترین و خطرناک ترین کلمات این است : همه این جورند . (تولست)عاشقانه پاییز می آید ، زمانی که خاطرات شیرین گذشته ی خودم را با تو به یاد می آورم ، پاییز همچون بهار دل انگیز می شود ، بیا و اینک مرا با خود به آن سوی دریاها ببر ، شاید دگر برای پیوستن فرصتی نباشد . من و تو هر دو درگیر یه حسیم ، همین حس غریب با تو بودن .


برچسب‌ها:

دو شنبه 16 تير 1393برچسب:, | 22:34 | تیموررضائی شهریور |

وقتی زندگی صد دلیل برای گریه کردن به شما می دهد ، هزار دلیل برای خندیدن به آن نشان دهید .
گریستن خوب نیست مگر بشود جوری گریست که چشم ها نفهمند .
آنکه می خواهد روزی پریدن آموزد ، نخست می باید ایستادن ، راه رفتن ، دویدن و بالارفتن آموزد ، پرواز را با پرواز آغاز نمی کنند .


برچسب‌ها:

دو شنبه 16 تير 1393برچسب:, | 20:20 | تیموررضائی شهریور |

لحظه ها در پی هم می گذرند و میان آن ها تو فقط می مانی ، لحظه ای با من باش ، تا ابد در دل من مهمانی . برای عشق گریه کن اما کسی را به خاطر عشق به گریه کردن ننداز ، با عشق بازی کن اما هرگز کسی را با عشق بازی نده . آغاز سفر عشق این است : کنار گذاشتن من و هیچ شدن ، از این هیچ شدن است که همه چیز زاده می شود . یه شاخه گل یه دنیا مهربونی ، به تو که هم گلی هم مهربونی .جوک خنده دار بادکنکه دلتنگیام پر شده از هوای تو ، اگه نیای میترکه خونش میوفته پای تو . اگر از کسی متنفری از قسمتی از خودت در او متنفری ، چیزی که از ما نیست نمی تواند افکار ما را مغشوش کند .


برچسب‌ها:

یک شنبه 15 تير 1393برچسب:, | 23:16 | تیموررضائی شهریور |

چه دردیست در میان جمع بودن ولی در گوشه ای تنها نشستن ، به رسم دوستی دستی فشردن ولی با هر سخن قلبی شکستن .
زندگی تجربه ی تلخ فراوان دارد و سه تا کوچه و پس کوچه و یک عمر بیابان دارد .
به سلامتی درخت ، نه به خاطر میوش ، به خاطر سایش ، به سلامتی دیوار ، نه به خاطر بلندیش ، واسه اینکه هیچ وقت پشت آدم رو خالی نمی کنه ، به سلامتی دریا ، نه به خاطر بزرگیش ، واسه یک رنگیش ، به سلامتی سایه که هیچ وقت آدم رو تنها نمی ذاره .


برچسب‌ها:

یک شنبه 15 تير 1393برچسب:, | 21:47 | تیموررضائی شهریور |

اگر کسی می گوید که برای تو می میرد دروغ می گوید ، حقیقت را کسی می گوید که برای تو زندگی می کند ! دلم رمیده لولی وشیست شور انگیز ، دروغ وعده و قتال وعضع و رنگ آمیز ، فدای پیرهن چاک ماهرویان باد ، هزار جامه تقوا و خرقه ی پرهیز . (حافظ) برای انسان های بزرگ بن بستی وجود ندارد ! آنها بر این باورند که : یا راهی خواهم یافت ، یا راهی خواهم ساخت !جملات زیبا یادته روز اول بهت گفتم میخوام با یک دروغ بزرگ حرفامو شروع کنم ؟ تو اخم کردی ، گفتم : دوست ندارم ! بعد هر دوتامون زدیم زیر خنده ، اما دیروز گفتی که میخوای با یک دروغ بزرگ خداحافظی کنی و بعد فریاد زدی : دوست دارم ! هر دومون بغض کردیم ، و تو رفتی ، برای همیشه . اگر همه پنجره ها با من غریبه شوند هراسی نیست ! چشمهایت دریچه ای رو به طلوع آرزوهایم می باشد .


برچسب‌ها:

شنبه 14 تير 1393برچسب:, | 18:55 | تیموررضائی شهریور |

کاش قلبم درد پنهانی نداشت ، چهره ام هرگز پریشانی نداشت ، کاش میشد راه سخت عشق را ، بی خطر پیمود و قربانی نداشت .
یه رز سرخ تو دست راستت بگیر و یه رز سفید تو دست چپت و تو آیینه نگاهشون کن ، من اون یاس وسطی رو با دنیا عوض نمی کنم .
شبی نیست که آهم به ثریا نرسد ، از چشم ترم آب به دریا نرسد ، میمیرم از این غصه که آیا روزی ، دیدار به دیدار رسد یا نرسد .


برچسب‌ها:

شنبه 14 تير 1393برچسب:, | 18:19 | تیموررضائی شهریور |

من عاشق مترسک مزرعه ام ، چون با دیدنم از من دوری نمیکند ، هم صحبت من است ، دستش را میگیرم می فشارم احساسش میکنم ، از من دوری نمیکند ، چشمانش من را می بیند من او را میبینم ، با قناری هم صحبت است با گنجشک با کلاغ ، از هیچ کس دوری نمی کند ، دوستش دارم ، دوستش دارم ! فال حافظ ، نیت کن ! . . . . .اس ام اس خنده دار به جهنم گر غمت پایان ندارد به درک گر سرت سامان ندارد بخندم من به این دنیای فانی که ضایع تر از این امکان ندارد حافظ می خواد بگه تو خوشبخت می شی ، یه کم عصبانیه ، منظوری نداره ! وقتی بهت گفتم : دلتنگ تو هستم ، به شانه ام زدی تا دلتنگیم را تکانده باشی ! به چه دلخوش کرده ای ؟ تکاندن برف از شانه آدم برفی ؟ خنده بر لب می زنم تا کس نداند راز من ، ورنه این دنیا که ما دیدیم خندیدن نداشت . عشق فرآیندی است که در طی آن من به تو کمک کنم تا به خود واقعی ات نزدیکتر شوی ، نه آنچه من می خواهم . راه دوست داشتن هر چیز درک این واقعیت است که امکان دارد از دست برود .


برچسب‌ها:

شنبه 14 تير 1393برچسب:, | 18:9 | تیموررضائی شهریور |

گاهی وقتا آدما در عرض چند ثانیه دل کسایی رو که دوستش دارن میشکنن ، منو بابت اون ثانیه ها ببخش .
همیشه وقتی گریه می کنی ، اونی که آرومت میکنه دوستت داره ، اما اونی که با تو گریه میکنه عاشقته .


برچسب‌ها:

شنبه 14 تير 1393برچسب:, | 14:42 | تیموررضائی شهریور |

به دریایی گرفتارم که موجش عالمی دارد ، که من با دل و دریا و موجش عالمی دارم . عشق مثل یه گنجشک می مونه ، اگه محکم بگیریش می میره ، اگه شل بگیریش می پره ، پس سعی کن یه طوری بگیریش که آروم تو دستات خوابش ببره .اس ام اس عاشقانه باران را دوست دارم ، چون بی هیچ چشم داشتی به زمین می آید ، این فاصله را با تمام عشق طی می کند تا به ما اهالی خاک نوید تازگی و آبادانی بدهد . وقتی دلتنگ شدی به یاد بیار کسی رو که خیلی دوستت داره ، وقتی نا امید شدی به یاد بیار کسی رو که تنها امیدش تویی ، وقتی ساکت شدی به یاد بیار کسی رو که به شنیدن صدای تو محتاجه .


برچسب‌ها:

شنبه 14 تير 1393برچسب:, | 13:42 | تیموررضائی شهریور |

صفای اشک آهم داده این عشق ، دل دور از گناهم داده این عشق ، دو چشمونت یه شب آتش به جون زد ، خیال کردم پناهم داده این عشق .
از چهار راه قلبم عبور کردی و هیچ به چراغ قلبم توجه نکردی ، اما بدان پلیس قلبم تو را تعقیب خواهد کرد و برگه ی دوستت دارم را زیر برف پاکن های دلت خواهد گذاشت .


برچسب‌ها:

شنبه 14 تير 1393برچسب:, | 12:56 | تیموررضائی شهریور |

همیشه نگاهی را باور کن که گر چه از تو دور است ، ولی چشم انتظار دیدن توست . زمانه به من آموخت که دست دادن معنی رفاقت نیست ، نگاه کردن قول ماندن نیست ، و عشق ورزیدن ضمانت تنها نشدن نیست . اس ام اس لحظه ها گذرا و ماندگارند ، حاضرم تمام هستیم را بدم تا لحظه ها ماندگار و خاطرات گذرا شوند . با اینکه ازش دور بودم گفتم : لبخند بهانه ایست برای زنده بودن ، لحظه لحظه هایت سرشار از این بهانه ، اما پاسخ را این داد : دوری ات دارد برایم دلخوشی .


برچسب‌ها:

شنبه 14 تير 1393برچسب:, | 12:33 | تیموررضائی شهریور |

گاهی خیال می کنم که از من بریده ای ، بهتر زمن برای دلت برگزیده ای ، از من عبور می کنی و دم نمی زنی ، تنها دلم خوش است که شاید ندیده ای ، یک روز می رسد که به آغوش گیرمت ، هرگز بعید نیست خدا را چه دیده ای .

تو ای زیباترین شعر رهایی ، تو ای گلبرگ سرخ آشنایی ، میان کوچه های قلب تارم ، به دنبال تو می گردم کجایی ؟


برچسب‌ها:

شنبه 14 تير 1393برچسب:, | 1:8 | تیموررضائی شهریور |

گفتم که فراق را نبینم ، دیدم آمد به سرم از آنچه می ترسیدم ، نوحی به هزار سال یک طوفان دید ، من نوح نیم و هزار طوفان دیدم .

همه شب صورت خود را به خدا خواهم کرد ، از خدا خواهش دیدار تو را خواهم کرد ، تا که جان دارم و بر سینه نفس می آید ، بر تو و عشق تو ای دوست وفا خواهم کرد .


برچسب‌ها:

شنبه 14 تير 1393برچسب:, | 1:8 | تیموررضائی شهریور |

کسی که باورت داره ، همیشه یک قدم جلوتر از کسیه که دوستت داره .

زندگی وقتی قشنگه که در کتاب قانون آن اصل معرفت ماده محبت و تبصره عشق نوشته شده باشه .


برچسب‌ها:

شنبه 14 تير 1393برچسب:, | 1:7 | تیموررضائی شهریور |

نه در رفتن حرکت بود ، نه در ماندن سکون ، شاخه ها را از ریشه جدایی نبود ، و باد سخن چین با برگ ها رازی چنان نگفت که به شاید ، دوشیزه عشق من مادری بیگانه است ، و ستاره پر شتاب بر مداری معیوس جاودانه می گردد . (احمد شاملو)

همه لرزش دست و دلم از آن بود ، که عشق پناهی گردد ، پروازی ، نه گریزگاهی گردد . (احمد شاملو)


برچسب‌ها:

شنبه 14 تير 1393برچسب:, | 1:7 | تیموررضائی شهریور |

زندگی را از نخست برای من بد ترجمه کرده اند ، زندگی را یکی مرگ تدریجی نام نهاد ، یکی بدبختی مطلق معنی کرد ، یکی درد درمان ناپذیرش خواند ، و سرانجام یکی رسید و گفت : زندگی به تنهایی ناقص است تا عشق نباشد ، زندگی تفسیر نمی شود . (احمد شاملو)


برچسب‌ها:

شنبه 14 تير 1393برچسب:, | 1:7 | تیموررضائی شهریور |

جانم از غم تباه شد ای واه ، روزم از عشق شد سیاه سیاه ، سوختم ، سوختم ، دریغ ، دریغ ، مگر ای شیخ عشق بود گناه ؟! (احمد شاملو)دز فراسوهای عشق تو را دوست دارم ، در فراسوی پرده و رنگ ، در فراسوی پیکرهایمان ، با من وعده ی دیداری بده . (احمد شاملو)

 


برچسب‌ها:

شنبه 14 تير 1393برچسب:, | 1:7 | تیموررضائی شهریور |

هرگاه از غر

می دونی وقتی خدا داشت بدرقه ام می کرد بهم چی گفت ؟ جایی که می ری مردمی داره که می شکننت ، نکنه غصه بخوری تو تنها نیستی ، تو کوله بارت عشق می ذارم که بگذری ، قلب می ذارم که جا بدی ، اشک می دم که همراهیت کنه ، و مرگ که بدونی بر می گردی پیش خودم . (احمد شاملو)

وب بی عاطفه شب خسته شدی به یاد تنها کسی باش که به یاد توست .


برچسب‌ها:

شنبه 14 تير 1393برچسب:, | 1:7 | تیموررضائی شهریور |

تصویر چشمان تو در رویاها کشیدم ، باغ گلی از جنس مریم ها کشیدم ، تو گم شدی در جاده های ساکت دور ، من اما به دنبال نفس هایت دویدم .

هفت دقیقه سکوت به احترام اونایی که که در حسرت نگاه تو مردند .


برچسب‌ها:

شنبه 14 تير 1393برچسب:, | 1:7 | تیموررضائی شهریور |

عاشقان را عشق فرمان می دهد ، لوتیان را معرفت ، مخلصیم با معرفت !

اشک رازیست ، لبخند رازیست ، عشق رازیست ، اشک آن لبخند عشقم بود قصه نیستم که بگویی ، نغمه نیستم که بخوانی ، صدا نیستم که بشنوی یا چیزی چنان که ببینی یا چیزی که چنان بدانی ، من درد مشترکم مرا فریاد کن . (شاملو)


برچسب‌ها:

شنبه 14 تير 1393برچسب:, | 1:6 | تیموررضائی شهریور |

اگه مثل اشک تو چشمانم باشی واسه موندنت هیچ وقت گریه نمی کنم .

دلی که اندوه دارد
نیاز به شانه دارد نه نصیحت …
کاش همه این را می فهمیدند … !


برچسب‌ها:

شنبه 14 تير 1393برچسب:, | 1:6 | تیموررضائی شهریور |
صفحه قبل 1 2 صفحه بعد